محل تبلیغات شما

توسعه همه جانبه و پایدار در گرو هوشمندی و دوستی در منطقه و جهان است



چندین سال است که از دود و دم و آلودگیهای صوتی تهران به کنار یک باغ بزرگ میوه در شهریار پناه آورده ام و شاید پناهندهشده ام و سپیده دم در بهاران و تابستان می توانم نمایی از بهشت را نگاه کنم، ولیمتاسفانه تخریب باغ ها و زمین های کشاورزی با ارتباطات پیچیده در شهرداری و جهادکشاورزی و سازمان محیط زیست و شتاب بیشتری یافته است و شاید در سال های آتیاز باغ های بزرگ و زیبا در شهریار و ملارد جز نامی نماند و شهر قدس (قلعه حسن خان)نمونه واقعی روبروی ماست که این روند را طی کرده است.

تخریب باغ ها و زمین های کشاورزی حکایت قریب وغریب : یکی بر سر شاخ می برید است.

زندگی در محیط بدون باغ و زمین کشاورزی همانمردگی است که با ظاهر زندگی ادامه دارد.

شوربختانه این است که مردم نیز با تخلیه شبانه زباله ونخاله های ساختمانی در کنار باغ ها و زمین های کشاورزی به این پندار و نیات شومکمک مضاعف می کنند.

شوربختانه این است که تخریب باغ ها و زمین های کشاورزیرا عامه مردم علاوه بر اینکه جدی نمی گیرند، خودشان در امر تخریب و ویرانه سازیهمت عالی و مضاعف دارند.

شوربختانه این است که دستگاه هاو نهادهای اجرایی شهرداری و دولتی به "ستادترویج تخریب و ویرانه سازی باغ ها و زمین های کشاورزی"تبدیل شده و از هر عاملی که بخواهد در دنیای واقعی و دنیای مجازی انتقاد کنند بهشدت مقابله می کنند و انگار قاچاق چیان هروئین وارز را شناسایی و رصد کرده اند.

شوربختانه این است که مردم ، صدا و سیما ، ت ، سازمان تبلیغات و وزارتخانههای مرتبط و کم مرتبط و نامرتبط و در کنار دولت رسمی در تخریب و ویرانه سازی طبیعتو باغ و زمین کشاورزی یار و یاور یکدیگرند.

شوربختانه این است کههمه از تخریب و ویرانه سازی باغ و زمین و کاشتن ساختمان های بی قواره و بدقوارهطوری استقبال می کنند که انگار درهای بهشت به رویشان باز شده است.

 


کره زمین از هنگام شکل گیری حیات،  همیشه و پیوسته همراه با سونامی،  توفان، سیل و زله و طاعون و وبا و  است و در واقع ما با بلایای طبیعی و انسانیزندگی می کنیم و به قول سعدی شاعر فهیم و گرانمایه ایرانی : گل و خار و غم و شادی بههمند و زندگی بدون سختی و رنج در کنار شادی و شادمانی متصور نیست و انسان هادر برابر  با بلاهای طبیعی با هوشمندیخدادادی راهکارهایی را تجربه می کنند و در طول هزاران سال گاه موفق و گاه ناموفقبوده اند و اکنون ما باید از دانش و تجربه دیگران درس بگیریم و بر آن افزوده و بهآیندگان انتقال دهیم،  شاید تجربه ژاپنیها در مواجه با سونامی، سیل و زله و جنگ و طاعون و  درس خوبی برای ما باشد و یادمان نرفته در سونامیبزرگ و دهشتناک زله و سیل و توفان سهمگین دریا چه کردند و مردم و مسئولان ژاپنچگونه این آزمایش بزرگ و دهشتناک را با صبوری و هوشمندی پشت سر گذاشتند و ایندرس بزرگ را آموخته تا در برابر وضعیت های دشوارتر با آن مقابله کرده و میزان خرابیها و خسارت ها را به حداقل رسانند، چهار  ویژگیبارز در ژاپنی ها وجود دارد و ما باید بیاموزیم :

۱. یکپارچگی integrity

۲. صداقت مسئولان

۳. مدیریت کارگیری همهامکانات و پرهیز از موازی کاری

۴. فضاسازی افکارعمومیبرای مشارکت حداکثری مردم و افزایش صبوری آنان

اکنون ما در برابرچشمان همه مردم و مسئولان دنیا که نظاره گر ما هستند چه می کنیم؟  آیا حاضریم اندکی از وقت و امکانات خودمان رابه بنی آدمی که اعضای یک پیکریم قرار دهیم؟

آیا ما آلام و مصیبتهای هموطنان خودمان را درک می کنیم که تو کز محنت دیگرانبی غمی نشاید که نامت نهند آدمی. ازهمین حالا آستین ها را بالا بزنیم و لحظه ای خودمان را جای هموطنان در مناطق سیده قرار دهیم.


نرم نرمک می رسد اینک بهار ، خوش به حالروزگار

ایران کشوری است بدون مدیر و مسئول در سطوحکلان و خرد و این تجربه بزرگ جهانی است که کشوری بدون مدیر و مسئول اداره می شود وباید این تجربه ناب جهانی را به کشورهای دیگر صادر کنیم و در بهترین دانشگاه هایمدیریت و تجارت آموزش دهیم، چرا؟ چرا ندارد!!! 

به یکباره قیمت دلار از ۲۶۰۰ تومان به نزدیکی20 هزار تومان می رسد

و به یکباره با ارزهای حاصل از درآمدهای نفتی موبایل وارد بازار آزاد می شود و یا بهتر ازآن موز و سنگ پا وارد می شود.

و به یکباره زله ای در کرمانشاه پیش می آید و دولت و دولتیان پای خرشان درگل گیر می کند و بهترین خدمات را پس از ۶ ماه با دادن کانکس به بعضی ها می دهند،از این بهتر می شود؟

به یکباره سکهازیک میلیون تومان به ۵ میلیون تومان می رسد، مدیران و مسئولان ژاپن، کره جنوبی وسوئیس و مای و البته هند و چین حتما باید این آموزه ها را بیاموزند.

این کشورها باید بیاموزند که این بهترینروش کشورداری در جهان است و صد البته رئیس جمهور قبلی ۷۵۰ میلیارد دلار را دودکرد، هنر نزد اینان است و بس.

اکنون که سیل در شمال کشور آمده استاندار گرامی و گرانمایهگلستان حدود یک ماه است که برای ارائه پروژه گلستان سازی و آموزش آن به خارج رفتهاست.

باید به وزیر گرانمایه تر از استاندارمدال درجه یک بی لیاقتی داد که چرا به یک استاندار مرخصی بیش از یک ماه داده و بایدمرخصی شش ماهه می داد.

ایران کشوری است که به یکباره دام و دامداری قاچاق میشود به چه قیمتی؟؟ گوشت به 120 هزار تومان برسد، آیا نباید کشورهای یاد شده ودانشگاه های مدیریت و تجارت این آموزه ها را بیاموزند؟؟؟؟

اکنون ما مردم ایران باید به داد خودمانبرسیم، کجاست یک جهان پهلوان تختی که کمک های مردمی را این بار به جای بوئینزهرا برای مردم استان گلستان جمع  آوریکند؟ نه هنوز مرد مردانی همچون خانم نرگس کلباسی اشتری هست و


شعری ناب از فریدون مشیری درباره بهار ، نرم نرمک می رسد اینک بهار ، خوش به حال روزگار

سال نو را با بخشی از شعر ناب زنده یاد فریدون مشیریشروع نمائیم.

معمولا در نظرسنجی های هنرپیشه ها، نقش های مثبت موردتوجه واقع می شود و متاسفانه هنرپیشه های نقش منفی مورد توجه و عنایت قرار نمیگیرد، درک و اهمیت نقش منفی است که می تواند یک فیلمنامه، سناریو و یک فیلم را بهاوج برساند و با خبر شدیم آقای محمد مطیع مقارنتحویل سال نو به ابدیت پر کشید و خوب است یادی کنیم از زنده یاد آقای مهدی فتحی کهنقش بی بدیل عمروعاص را در فیلمامام علی(ع) را آنچنان به خوبی ایفا نمود که تماشاگران را پای تلویزیون میخکوب کردو چقدر مهم است که در سینما و صدا و سیما نظرسنجی نقش های منفی را مطرح نمایند وجوایزی را به آن اختصاص دهند.

و خوب است یاد کنیم از نقش منفی فرهاد اصلانی درنقش ابن زیاد، مهدی فخیم زاده در نقش عمر سعد، آقای فیلی در نقش شمربن ذی الجوشن وده ها هنرپیشه نقش منفی که توانستند با بازی درخشان خودشان مختارنامه را به یکفیلم ارزشمند در سینمای ایران تبدیل کنند.

سال نو، بهار نو را به هنرمندان گرامی نقش منفی شادباشمی گویم و شجاعت آنان را می ستایم.


الَّذِینَ قَالَلَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْإِیمَانًا وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِیلُ (173)  فَانقَلَبوا بِنِعمَةٍ مِنَ اللهِ وفَضلٍ لَم یَمسَسهُم سوءٌواتَّبَعوا رِضونَ اللهِ واللهُ ذو فَضلٍ عَظیم (174)

مسلمانان در غزوه احد شکست سختی را متحملشدند و در پایان جنگ کفار قریش تصمیم گرفتند تا با بازگشت به مدینه کار پیامبر ومسلمانان را یکسره کنند و یکی از منافقان خبر بازگشت کفار قریش را بدین گونه بیانکرد :

همانا مردم (کفار قریش ) علیه شما متحد وجمع شده اند تا کار شما را یکسره کنند، پس از آنها بترسید ولی دوباره پیامبر فرمانمقاومت پس از شکست را داده و مجاهدان زخم خورده و شهدای بسیار داده بسیج شدند و باجراحات جنگی و با امكانات اندك به طرف دشمن رفتند؛ ولی پیروزمندانه و با گرفتن چندفضیلت از حمراءالأسد بازگشتند و پیروزی ظاهری مشركان در جنگ اُحد را به كامشان تلخكردند و آنان را به عقب‏نشینی و فرار واداشتند. خدای سبحان چنان رعب و وحشتی بر دلآن‏ها افكند كه پیش از هر اقدامى از سوی مسلمانان گریختند و مسلمانان در صحبت وكسوت نعمت و فضل الهى و برخوردار از نعمت و فضل مادی و معنوى، با بهره‏مندی ازامدادهای غیبی و صیانت از آسیب و تحصیل رضوان و رضای الهى، هیچ‏گونه آسیبی ندیدندو با عزّت و خوشنامى، پیروزمندانه بازگشتند.

اکنون شرایط اقتصادی واجتماعی مشابه وضعیت پس از غزوه احد است ولی این جنگ نظامی نیست که مردم دشمن رارو در روی خود ببینند، بلکه جنگ پیچیده و سخت اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی است کهبنیه ملی ایران را نشانه گرفته است و متاسفانه دولت فعلی در ادامه دولت با بی کفایتی و بی عرضگی تمام، از سرمایه های ملی که همان نخبگان جوان وکارآفرینان پاک دست در عرصه های مختلف که ظرفیت و توان بی نهایت خلاقیت و نوآوریدارند استفاده نکرده و با کمال تاسف راه آنان را سد کرده است.

دولتی که بودنش مایهمشقت ملت و ادامه اش ترس و نخوت از دشمنان ایران را به قلوب و دلهای مردم راه میدهد و مردم را در ورطه گرانی سرسام آور رها کرده و بدان دامن می زند و بر این آتشبا توان بالا می دمد.

ایران اکنون به سرمایههای جوان و نخبگان علمی و اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی نیاز دارد تا به میدان آمدهو استوار در مقابل زیاده خواهی آمریکا و شرکایش با هوشمندی همراه با ابتکار وخلاقیت و نوآوری بایستد.

اکنون به جای حمایت از نخبگان جوان و کارآفرینان پاک دست برای صدور نفت از اروپا گدایی می کنیم و پیام راهبردی اقتصاد منهای نفت به فراموشی تاریخی پیوست

ولی هر چه می گذرد


بانک جهانی جدیدترین گزارش سهولت (انجام) کسب‌وکار» خود را برای سال ۲۰۱۹ منتشر کرد. در شانزدهمین نسخه از اینگزارش، وضعیت سهولت کسب‌وکار» ۱۹۰ کشور در ۱۱ حوزه قوانین مربوط به کسب‌وکار موردبررسی قرار گرفته است. البته در محاسبه نمره کل سهولت کسب‌وکار» کشورها تنهااز ۱۰ شاخص ابتدایی استفاده شده است. این یازده شاخص عبارتند از:‌

1.    شروع کسب‌وکار»،

2.    دریافت‌ مجوزهای ساخت»،

3.    دریافت برق»،

4.    ثبت مالکیت»،

5.    دریافت اعتبار»،

6.    حمایت از سرمایه‌گذاران خرد»،

7.    پرداخت مالیات»،

8.    تجارت فرامرزی»،

9.    اجرای قراردادها»،

10. حل‌وفصل ورشکستگی»

11. و مقررات بازار کار».

بر این اساس دررتبه‌بندی سهولت کسب‌وکار۲۰۱۹»، کشورهای برتر در این حوزه به ترتیب :

1.    نیوزیلند توانست با کسب نمره ۵۹/ ۸۶به‌عنوان آسان‌ترین کشور برای انجام کسب‌وکار در رده نخست بایستد (بدون تغییر نمرهو رتبه نسبت به گزارش پیشین).

2.    پس از نیوزیلند، کشورهای سنگاپور بانمره ۲۴/ ۸۵،

3.    دانمارک با نمره ۶۴/ ۸۴،

4.    هنگ‌کنگ با ۲۲/ ۸۴،

5.    کره‌جنوبی با ۱۴/ ۸۴،

6.    گرجستان با ۲۸/ ۸۳،

7.    نروژ با ۹۵/ ۸۲،

8.    آمریکا با ۷۵/ ۸۲،

9.    انگلیس با ۶۵/ ۸۲

10. مقدونیه با ۵۵/ ۸۱

11. امارات با ۲۸/ ۸۱ نیز به ترتیب در رده‌هایدوم تا یازدهم این رتبه‌بندی قرار دارند. یکی دیگر از نکات این گزارش وضعیت ایراندر سهولت کسب‌وکار» است. در این رتبه‌بندی،ایران با کسب نمره ۹۸/ ۵۶ در رده ۱۲۸ قرار گرفت. بهگزارش گروه اقتصاد بین‌الملل دنیای اقتصاد»، در این بررسی نمره ایران نسبت بهنسخه ۲۰۱۸، بهبود یافته در حالی که رتبه آن ۴ پله‌ای نزول کرده است (در گزارش۲۰۱۸، ایران با کسب نمره ۴۸/ ۵۶ در رده ۱۲۴ جای داشت). در انتهای این رتبه‌بندینیز، کشورهای سومالی با نمره ۹۸/ ۱۹، اریتره با ۰۷/ ۲۳، ونزوئلا با ۶۱/ ۳۰، یمن با۴۱/ ۳۲ و لیبی با ۴۴/ ۳۳ به ترتیب در رده‌های ۱۹۰ تا ۱۸۶ قرار گرفتند. بر اساسبررسی‌های بانک‌جهانی» که از ژوئن ۲۰۱۷ تا مه ۲۰۱۸ صورت گرفته است، کشورهایافغانستان، جیبوتی، چین، آذربایجان، هند، توگو، کنیا، ساحل‌عاج، ترکیه و روآندابهترین بهبود را نسبت به گزارش پیشین تجربه کردند. لازم به ذکر است بانک‌جهانی»اولین نسخه از این گزارش خود را در سال ۲۰۱۳ و با بررسی ۵ شاخص برای ۱۳۳ کشورمنتشر کرد.


اعتماد عمومی مردم به دولت و نظام کاهش یافته و مردم ازتوانمندی علمی و اجرایی دولت به سمت ناامیدی به پیش می روند و این وضعیت بسیارشکننده است.

در دی ماه سال گذشته طی چندی نوشتار ارائه شده با توجهبه چهار چالش کلیدی ایران به شرح زیر پیش بینی دلار۷۵۰۰ تومان و تورم بالای  ۵۰ درصد را داشتم :

۱. فقدان یکپارچگی noneintegrity

۲. بیکاری مزمن در مدت ۲۰ سال گذشته

۳. تجمیع نرخ بهره و تورم بیش از 40 درصد در آن زمان

۴. نقدینگی افسارگسیخته ایران بیش از تولید ناخالص داخلیGDP  

پیش بینی صورت گرفته متاسفانه تحقق یافت و اکنون دلارعملا به مقدار 14000 تومان رسیده و پیامدهای آن موجب شده تا مردم سبد کالاهای موردنیاز را به بیش از دو برابر تجربه کنند ولی مرکز آمار ایران و بانک مرکزی رویکاغذ بر اساس دلار ۲۸۰۰ تومان تورم زیر ۱۰ درصد را اعلام می کند. تورم اکنون حدود 40درصد است و تا پایان سال به ۱۲۰ درصد خواهد رسید و دولت با هدر دادن ۱۸ میلیارد دلار در یک چشم به هم زدن عملا کنترل اقتصاد ایرانرا از دست داده است و ایران پیش از اینکه توسط آمریکا تحریم شده باشد،  توسط دولت ناکارآمد فعلی در ادامه دولتناکارآمد قبلی (که ۷۵۰ میلیارد دلار درآمد حاصل از خام فروشی نفت و مشتقات را ازدست داد)، اقتصاد ایران را در مسیر ونزوئلایی شدن با سرعت بالا به پیش می برند. آیاراهکار برون رفت از این وضعیت وجود و امکان پذیر است.

در نوشتارهای قبلی راهکارهایی با اختصار ارائه گردیدهاست ولی نظام اقتصادی ایران در حال فروپاشی است.


بیش از یک دهه پیش آقای احسان علیخانی در برنامه ماه عسلبا ارائه سوژه های جذاب در حوزه اجتماعی و سازمان های مردم نهاد (سمن) به یک برند قابل اعتماد ملی در ایرانتبدیل شده است.

او با درک درست از مشکلات و معضلات اجتماعی و طرح آن درقاب سیمای جمهوری اسلامی توانسته مخاطبان زیادی را جلب و جذب کند و با معرفیالگوهای اجتماعی در زمینه های مختلف مردم را در یافتن پاسخ و راه حل های مطمئنیاری رساند.

معرفی خواهران منصوریان سمیرمی بیانگر نبرد اراده بر کوهبزرگ مشکلات اجتماعی و اقتصادی و ارائه یک مدل با این هدف که اگر انسان بخواهد میتواند قله اورست را هم جابجا کند.

مردم به احسان علیخانی آنقدر اعتماد دارند کههر ساله میلیاردها تومان برای آزادی زندانیان غیرعمد جمع آوری می شود و این اعتمادنماد صدافت و راستگویی با مردم است که هرگاه از این منظر با مردم سخن گفته شود همهبه میدان می آیند.

قدر و ارزش این سرمایه اجتماعی (سمن) می تواند یک مدل برایایجاد و توسعه زیرساخت های اجتماعی و اقتصادی در کشور باشد. درواقع این سرمایه اجتماعی می تواند مدل و الگوی مناسب فونداسیون تحولات اجتماعی وفرهنگ سازی درست در جامعه ایرانی سنگ زیرین آسیای حل مشکلات و معضلات اجتماعی،اقتصادی و فرهنگی باشد. در شرایطی که همه راه حلهای یون و مسئولان نظام جمهوری اسلامی به بن بست رسیده است.


معلمان اعتراض می کنند هیچ مسئول و نهادی پاسخگو نیست ،رانندگان اعتراض می کنند متاسفانه هیچ مسئول و نهادی پاسخگو نیست ، مردم کازروناعتراض می کنند با قوای قهریه مواجه می شوند و باز هیچ مسئول و نهادی پاسخگو نیست.چرا ؟؟

چرا نظام جمهوری اسلامی هوشمندانه عمل نمی کند ؟ چرا صداو سیمای میلی انعکاس واقعیاتها و اعتراضات اجتماعی را پوشش نمی دهد ؟ آنگاه همینصدا و سیمای میلی اعتراضات اتحادیه های کارگری و راه آن و معلمان فرانسه را به شدتتمام پوشش داده به طوری که خبرنگارش توسط پلیس فرانسه مصدوم و زخمی و راهیبیمارستان می شود.

چرا باید تشییع مرحوم ناصر ملک مطیعی به اعتراض اجتماعیتبدیل شود؟

اشکال کار در کجاست ؟ آیا گوش شنوایی هم هست ؟


اقتصاد جهان در چنبره ایالات متحده آمریکاقرار دارد و همه راه ها به روم ( در حال حاضر به آمریکا) ختم می شود و این کشور باتسلط دلار و نظام مالی و پولی همه کشورهای جهان را زیر سلطه اش قرار داده است و اکنون اروپا مشاهده می کند که استقلال مالی و اقتصادیشرا بیش از پیش از دست داده است و میدان بازی اقتصاد ی دست آمریکا است و باتوجه به خروج آمریکا از برجام و نیز وضع تحریم های جدید علیه ایران و پیش از آنعلیه روسیه و چین، ایجاد نظام مالی و پولی در جهان به موازات نظام مالی و پولیایالات متحده آمریکا بر کشورهای جهان به ویژه کشورهای بزرگی همانند چین و روسیه وهند و حتی آفریقای جنوبی یک ضرورت جدی است و همانطور که در نوشتار قبلی متذکر شدم کشورهای موسوم به بریکس BRICS قصد ایجاد نظام جدید را داشتند و می خواستند واحد پولی جدید درکنار دلار و یورو ایجاد کنند ولی با توجه به پیچیدگی های موجود در نظام مالی وپولی فعلی در جهان انگیزه جدی برای ادامه آن وجود ندارد.

این وضعیت موجب شده تا آمریکا به پلیس اقتصادیو ی در جهان تبدیل شده و احکام خودش را به همه جهان تحمیل کند و ادامه اینوضعیت، زندگی در کره زمین را در قرن 21 دچار مخاطرات جدی اقتصادی و ی و بهویژه زیست محیطی کرده است.


خروج آمریکا از برجام و بازگرداندن تحریم ها علیه ایرانو شرکت های طرف قرارداد با ایران، خروج آمریکا از پیمان زیست محیطی پاریس که باهدف کاهش آلاینده های زمین شکل گرفته است، زنگ خطر جدی برای همه کشورهای اروپایی وآسیایی و آمریکایی و آفریقایی و می باشد و بهمعنی فروپاشی نظام حقوقی در جهان است و شاید به همین دلیل است که صدراعظم آلماننسبت به چالش بزرگ جهانی واکنش نشان می دهد.

گسترش قوانین داخلی آمریکا به سایر کشورهایجهان بیانگر روشی نوین در استعمار است و اگرکشورهای جهان دست روی دست بگذارند ، برده داری در دوران پست مدرنیسم به نظام مسلطدر جهان خواهد شد و قوانین و مقررات آمریکا جایگزین تمامی نهادهای حقوقی و اقتصادیسازمان ملل متحد گردیده و این تک قطبی شدن برای آیندهبشریت بسیار خطرناک است.

استراتژی دیپلماسی ایران با همکاری چین وروسیه و هند و برزیل که از بنیان گذران بریکس BRICS هستند باید این باشدکه با ایجاد نظام نوین جهانی بر پایه یک ارز جدید و نظام حقوقی جدید به مقابله بانظام برده داری نوین آمریکا برخیزند.

آمریکایی ها از بدو ورود به قاره جدید همین رویه را در قابل سرخپوستان و سیاه پوستان داشته اندو بارها و بارها عهدنامه هایشان را با سرخپوستان نقض و در نهایت نسل آنان را نابودکردند و در حال حاضر این نظام رویه کهن برخورد با سرخپوستان را به خارج از آمریکاگسترش داده اند و هر زمان که بخواهند به راحتی ودر برابر همه مردم جهان با افتخار نقض عهد و پیمان می کنند.

اروپایی ها عزم و اراده جدی برای مقابلهبا آمریکا را ندارند و از طرف دیگر از ایران می خواهند که تضمین بدهد و از برجامخارج نشود و این نهایت گستاخی و بی پروایی است.

ایران باید و باید در اسرع وقت تمامی اقدامات صورت گرفتهسازمان انرژی هسته ای را تعلیق و به پیش از برجام برگرداند و در غیر این صورت هیچتضمینی برای اجرای برجام بدون آمریکا وجود نخواهد داشت.

EDIOIRAN@


اگر نظام جمهوری اسلامی بتواند به این روش که در""سامانه نیما" مشخص شده ورودی و خروجی و فرآیندهای آن را پایش وکنترل نماید می توان به آینده اقتصاد کشور امیدوار بود و این سنگ بنای یک اقتصادسالم و شفاف را پی ریزی خواهد نمود. به شرط آنکه :

1. منابع و مصارف و فرآیندهای آن به درستی مشخص وتعریف شوند.

2. نظام با مردم عهد صادقانه ببندد که کهدو سیستم تخصیص ارز ندارد و به قول معروف چیزی زیر میزی ندارد.

3. در آینده با تعدد تبصره ها اصل موضوعرا از بین نبرد.

4. چالش ها و پیامدهای آن را همیشه پایش ، کنترل ومدیریت کند.

5. به بخش خصوصی میدان بدهد و آن را تقویتکند.

6. وزارتخانه های امورخارجه، صمت وبانک مرکزی در راستای چشم انداز، اهداف کلان با هدف تسخیر دوباره بازارهای منطقه وآسیای میانه به صورت یکپارچه عمل کنند.

@EDIOIRAN


هرگاه امنیت با هر توجیهی جانشین و جایگزین آزادیدر جامعه و سازمانی می شود به تدریجباندهای قدرت بستری مناسب برای جلب و جذب منافع خود و دیگرانی که در راستای منافعآنها گام بر می دارند ، پیدا می کنند و برای افزایش قدرت و سرمایه اشان که میپندارند جاودانه اند دست به هر کاری می زنند تا جایی که دیگران را فدای منافع ومطامع خودشان می کنند.

هرگاه آزادی در جامعه و سازمانی نهادینهمی شود ، قطعا امنیت اجتماعی و اقتصادی از پیامدهای آن به شمار می رود ، در فضایآزادی جایی برای پنهان شدن و پنهان کاری وجود ندارد ، چرا ؟؟؟؟؟

چون می دانند که آزادی خانه ای شیشه ای است کههر چه سعی و تلاش برای پنهان کاری بیشتر می شود، باندهای قدرت بیشتر رسوا شده ودستشان برای جامعه و مردم رو می شود.

رسانه ها از گذشته تا به حال رکن اساسی آزادی به شمار میروند و باندهای قدرت همه تلاش خودشان را برای به دست آوردن مدیریت و کنترل رسانهها به کار می گیرند و اگر بتوانند ، قطعا امنیت جایگزین آزادی خواهد شد ، چرا مدتیاست به این موضوع می پردازم ؟؟؟؟؟؟

دلیل اساسی آن یک عبارت است : شکوفایی اقتصادی نتیجهاصلی آزادی است ، اگر آزادی نباشد ، قطعا شکوفایی اقتصادی و به تیع آن استقلال همنخواهیم داشت .

حمایت از کالاها و خدمات داخلی زمانی میسر است که که درپناه آزادی ، صاحبان کسب و کار بتوانند موانع و مشکلات اقتصادی را به مردم ومسئولان تذکر داده تا آنها را با راه حل ها و راهکارهای مناسب و متناسب به مقتضیاتزمانی و مکانی از سر راه بردارند، در غیر این صورت باندهای قدرت برای کسب قدرت وثروت نامشروع، انواع و اقسام اختلاس و پولشویی دست به کار شده و فکر شیطانی را درنبود آزادی برای دور زدن قانون و از همه مهمتر توجیهات عامه پسند برای تصویب قانونمورد نظرشان به کار خواهند بست.

چرا کالاها و خدمات ایرانی مورد استفاده و مصرف قرار نمیگیرد ؟ در نوشتار بعدی بدان خواهم پرداخت.


در رژیم سابق قدرت و نفوذ هیات های مذهبی و برگزاری جلسات قرائتقرآن در شبهای جمعه رونق بسیار خوبی داشت و یادم می آید که خانه ما درب دوم بالاتر قلهک پشت سفارت انگلیسو کنار بولینگ عبده بود و جای که شبها بسیاری از آمریکایی ها و انگلیسی ها و اروپاییها برای خوش گذرانی و تفریحات به آنجا می آمدند و با وجود چندین تریا و کلوپ شبانه و مشروب فروشی ها ، رونقمسجد و هیات های مذهبی بسیار گرم بود و مردم در "انتخاب" بیناین دو "کاملا آزاد" بودند و همین "آزادی"موجب رونق مساجد و هیات های دینی و مذهبی شده بود.

بسیاریاز جوانان آن دوره در پیروزی انقلاب نقش عمده داشتند و بسیاری از آنان در دورانجنگ تحمیلی به شهادت رسیدند.

متاسفانه بعد از انقلاباسلامی آزادی انتخاب مردم به شدت محدود شد تا جایی که با نبود بولینگ عبده و کلوپهای شبانه و تریاها و مشروب فروشی ها ، و تبلیغ دین حکومتی از همه شبکه های صدا وسیما ، نهاد ت ، سازمان تبلیغات اسلامی و ده ها سازمان دیگر در 40 سال گذشته، همگان میزان رونق مساجد و هیات های دینی و مذهبی و وضعیت نوجوانان و جوانانو. از نظر تمایل دینی و مذهبی را مشاهده می کنند.

چرا نهاد ت نمیتواند مدلی نو برای هدایت نوجوانان و جوانان ارائه کند و چرا برای سوالات جدیدپاسخ های کهنه دارند ؟

چرا شادی و نشاط مردم وبرگزاری کنسرت ها خلاف شرع شد ، ولی رباخواری و اختلاس های میلیاردی و نجومی ودنیاطلبی رواج پیدا کرده و .

چرا نوجوانان و جوانانبا کلکسیونی از نه در جامعه مواجه شده اند و نتیجه این همه سخت گیری ها راهمه مشاهده کرده و می کنند.

چرا نهاد ت کهبیشتر قدرت تبلیغاتی و فرهنگی کشور را در اختیار دارند از پس یک شبکه مانند من وتو بر نمی آید ؟ چرا برای سوالات جدید پاسخ های کهنه دارند ؟

شاید یکبیت سعدی پاسخگو باشد :

گر همهشب شب قدر بودی . شب قدر بی قدر بودی


بنا به گفته هنری کیسینجر تئورسین کارکشتهآمریکائی ، ایران از کابل تا بیروت را در اختیار گرفته است و عملا آمریکایی ها وکشورهای حامی اش را در منطقه به حاشیه برده است ولی پاشنه آشیل ایران در فقدان چشمانداز و اهداف کلان اقتصادی است ،هر چند روی کاغذ وجود دارد ولی در عمل سیستم اقتصادی ایران به قول معروف پایش بهشدت می لنگد و متاسفانه مدل و الگوی مشخص و تعریف شده ای از توسعه همه جانبه وپایدار نداشته و ندارد و به دلیل ضدیت ایدئولوژک با دنیای غرب به یک پارادوکس عجیبو غریب گرفتار شده است.

شاید در کمتر کشوری مانند ایران مرگ بر آمریکا گفته شود ولی بیشتر مردمایران و مسئولان به ویژه آقازاده ها و ژن های خوب و حتی فرزندان کسانی که از دیوارسفارت بالا رفتند ، دلهاشان برای رفتن و یا دیدار از آمریکا لک می زند و اینپاردوکس روانی موجب شده تا الگوهای توسعه ای غرب نادیده گرفته شده و یا به صورتناقص و التقاطی در برنامه و بودجه کشور راه پیدا کند و این وضعیت نابسامان اقتصادیرا در نوشتارهای قبلی به تفصیل بدان پرداخته ام را شاهد باشیم:

1.   فقدان یکپارچگی ملی و حکومتی none integrity یعنی تعدد مراکز تصمیم گیری در تمای سطوح که بلای جان مردم ایران شدهاست.

2.   فساد افسارگسیخته در سطوح مختلف نظام که همچون موریانه از داخل نظامرا می خورد

3.   فساد افسارگسیخته در نظام اقتصادی و بانکی که منابع مالی را به افرادخاص و یا 25 درصد منابع بانکی از پول مردم به کارمندان بانکی اختصاص یافته .

4.   نقدینگی افسارگیسخته که بیش از تولیدناخالص داخلی GDP شده و ممکن است پایه ای برای تورمگردیده و ایران را به مسیر ونزوئلا بکشاند

5.   تجمیع نرخ بهره و تورم در ایران که بالای 35 درصد بوده و توجیهاقتصادی سرمایه گذاری در ایران را کاهش داده است.

6.   شاید بتوان گفت همه اقتصاد ایران آری همه اقتصاد ایران در دستنهادهای قدرتمند اقتصادی تحت نهاد رهبری و ریاست جمهوری قرار دارد و بخش خصوصی هرروز ضعیف و ضعیف تر شده و متاسفانه با رانتهای مالی ، اطلاعاتی و امنیتی و.که در اختیار این نهاد های قدرتمند است ، نفس بخش خصوصی به شماره افتاده است و فریادشانهم به جایی نمی رسد.

7.   بیکاری مزمن و شدید که دامن گیر مردم ایران شده و عملا روز به روز برشدت بیکاری افزوده می شود.

8.   بحران آب و ریزگردها و تخریب کاریزهای چندهزارساله را به مسائل بالااضافه کنید.

9.   چرا به این روز افتاده ایم که مانند یک تیم قوتبال شده ایم که گلهایی به حریف می زند ولی گل های زیادی هم می خورد؟

10.   چرا اقتصاد ایران همانند اتحادجماهیر شوری سابق و چین کمونیست دورهمائو دیواری به دور خودش کشیده و ارتباطی با دنیای اقتصاد جهانی ندارد و به سادگیتحریم می شود ؟ ولی راه حل وجود دارد . ابتدا عزم ملی و قدرت یافتن رسانه ها برایافشای انواع و اقسام فسادها در همه قوا و در هم سطوح و ایجاد یک خانه شیشه ای آریخانه شیشه ای که جایی برای پنهان کاری و مخفی کاری نباشد و بعد. به مقالهقبلی مراجعه نمائید.


ابتدا به چند نوشتار قبلی توجه فرمائید.فرصت زمانی با شتاب در اقتصاد ایران دارد از دست می رود.

حجم بسیار زیاد نقدینگی که بالاتر از تولید ناخالص داخلیشده یک تهدید جدی و نگران کننده برای اقتصاد کشور شده است و ممکن است در سالآینده ایران به سرعت در مسیر ونزوئلا حرکت کرده و تورم را به شدت افزایش دهد و اینمیزان نقدینگی پایه اصلی تورم گردد.

بسیاری از بانک ها در کشورهای دنیا اعم از کشورهای توسعهیافته و G20 نرخ بهره تک رقمی (زیر یک درصد تا 8 درصد)دارند و تورم در این کشورها در همین rangeهستند و در تعدادی از کشورهای اسلامی بانکداری بودن ربا دایراست ، ولی در ایراننرخ بهره برای سرمایه گذاری حدود 25 درصد است و تورم هم بیش از 12 درصد است و درسبد هزینه خانوار احساس مردم از تورم بیش از 25 درصد است، لذا تجمیع نرخ بهره وتورم در ایران بیش از 35 درصد بوده و سرمایه گذاری توجیه اقتصادی ندارد.

از طرفی اقتصاد دولتی اعم از نهادهای زیر نظر رهبری وزیر نظر ریاست جمهوری از همه رانت های ی و اقتصادی و امنیتی و اطلاعاتیو برخوردار بوده و میدانی برای بخش خصوصی قدرتمند نمانده است.

چه باید کرد ؟

در ایران تنها بانک بدون ربا بانک قرض الحسنه رسالتاست و می تواند در توسعه کسب و کارهای کوچک با توجه به مدل زیر موثر واقع شده وتجمیع نرخ بهره و تورم را به زیر 15 درصد کاهش و توجیه اقتصادی سرمایه گذاری درکسب و کارهای کوچک small businessرا موجب شود.

1.    ابتدا جریانات نقدی اصناف و صنایع به طرف بانک قرضالحسنه رسالت هدایت شود تا از امتیاز وام برای متقاضیان کسب و کارهای کوچک استفادهگردد.

2.    بخشی از مالیات اصناف و صنایع در حسابی به نام استانداریهر استان در بانک مذکور واریز گردیده و منابع مالی مورد نیاز کسب و کارهای کوچک کهحدود 70 درصد اشتغال کشور را شامل می شود تامین گردد. و از معافیتهای مالیاتی نیزبرخوردار شوند.


همانطور که در نوشتارهای پیشین بارها وبارها نوشته ام و از چالش های اقتصادی ایران سخن گفته ام و تاکید داشته و دارم کهنظام اقتصادی ایران با این چالش ها به مرز بحران رسیده است :

1.  اقتصاد ایران همانند چین کمونیست دوره مائو واتحادجماهیر شوروی ، ارتباط تعریف شده با دنیای خارج ندارد و در 40 ساله گذشته سهماقتصاد ایران از اقتصاد جهانی کوچک و کوچکتر شده است.

2.  کوچک شدن سهم اقتصاد ایران موجب شده تا تحریم پذیری وضربه پذیری برای آمریکا و اروپا سهل و آسان شود ، آیا آمریکا و اروپا اگر بخواهند میتوانند عربستان را تحریم کنند ؟ چرا به سادگی نمی توانند ؟ دلیل اصلی آن سهماقتصاد عربستان از اقتصاد جهانی و سهام شرکتهای بزرگ جهانی عملا امکان تحریم اینکشور را دشوار کرده است.

3.  بخش خصوصی در ایران به شدت ضعیف و ضعیف تر شده و نهادهایدولتی زیر نظر نهاد رهبری و نهاد ریاست جمهوری فضای تنفس را از این بخش خصوصی ضعیفو نحیف گرفته است.

4.  فقدان یکپارچگی none integrityیا همان تعدد مراکز تصمیم گیری موجب شده است تا ریسک سرمایه گذار در ایران بالارفته و موسسات اعتبارسنجی وضعیت مناسبی را برای ایران متصور نیستند.

5.  نقدینگی افسارگسیخته و مهارنشدنی مانند آب پرفشار پشت سدهر لحظه امکان شکستن آن می رود و فرصت های زمانی دارد از دست می رود و ممکن است درسال آینده تورم ایران مسیر ونزوئلا را برود و سه رقمی شود.

6.  بیکاری مزمن جوانان و سرپرستان خانوار که خجالت وشرمندگی نزد خانواده برایشان بسیار سخت و دشوار شده است ، موجبات فشارهای روحی وروانی را برای خانواده ها را بیشتر کرده است .

7.  تجمیع نرخ بهره و تورم در ایران بیش از 35 درصد شده وشرایط را برای فعالان در حوزه اقتصادی کشور و کارآفرینان سخت تر کرده است.

راستیمسئولیت و وظیفه دولت متخب مردم در این شرایط حساس چیست ؟

قطعاراهکار وجود دارد ، هم در کوتاه مدت و هم در میان مدت و هم در بلند مدت که می توانبین این اهداف تعادل ایجاد کرد که در نوشتار بعدی به آن اشاره خواهم کرد.


همانطور که بارها در این وبلاگ نوشته و بر آن  تاکید دارم ، اقتصاد ایران دارای چندین چالشکلیدی است :

1.    فقدان یکپارچگی none integrity به صورتی که هر استان و هر شهر و دیار در دست امام جمعه و فرماندهان واستاندار و حتی بخشدار و دهدار . حکومتی فراتر از حکومت و دولت رسمیکشور، متاسفانه فراقانونی اداره می شود .

2.    نقدینگی افسارگسیخته که اکنون از میزان تولیدناخالصداخلی GDP فراتر رفته و به مرز بسیار خطرناکی رسیده است

3.    بیکاری مزمن و کشنده جوانان که به مرز بسیار خطرناسیده است .

4.    تجمیع نرخ بهره و تورم که اکنون در ایران بیش از 35 درصدمی باشد و این در حالی است که در بیشتر کشورهای همسایه (بجز عراق و سوریه وافغانستان) در مرز 15 درصد است .

5.    فساد گسترده سیستمی در نظام جمهوری اسلامی اعم از دریافترشوه ، کم کاری آزار دهنده ، امروز برو فردا بیا و.

6.    دولت به شدت فربه که بخش مهمی از بودجه کشور را می بلعد.

7.    موسسات غیرمجاز مالی آنقدر قدرت یافتند که با فشارهایمضاعف به نظام و بانک مرکزی راه غارت منابع مالی کشور را عادی و مشروع جلوه دادند.

8.    بانک های فراقانونی که بیش از 25 درصد منابع مالی بانکیکه عمدتا قرض الحسنه است به کارمندان خودشان اختصاص داده اند

9.    بخش مهمی از بودجه (میلیاردها تومان ) که فراتر از فیشهای نجومی و املاک نجومی است که به نهاد حوزه علمیه و سازمان تبلیغات اسلامی وسایر نهادهای مشابه اختصاص یافته و هر ساله پرداخت و نرخ آن نیز افزایش می یابد .

10.                 اقتصاد ایراندر حیطه اختیارات دولت اعم از نهاد رهبری و نهاد ریاست جمهوری با انواع رانت های اطلاعاتی،مالی و ی و افتاده و فضای تنفس بخش خصوصی نجیف و ضعیف شده را هر روز تنگترمی کنند .

11.  مهاجرت نخبگانعلمی و خبرگان سرمایه گذاری در ایران به دلایل یاد شده بالا

و در نهایت ریسک سرمایه گذاری در ایران به شدت افزایشیافته و موسسات اعتبار دهی معتبر جهانی دورنمای مناسبی را در آینده نزدیک نمیبینند .

و با این اوصاف برای جوانان و سرمایه های کشور چه چشمانداز روشنی وجود دارد و دولت به معنای اعم و مطلق آن چه راه حل های کوتاه مدت ،میان مدت و بلندمدتی را پیش روی مردم و جوانان قرار داده است تا روح امید دوبارهبه کالبد جامعه دمیده شود ؟

و از طرفی دولت و نظام تمامی راه های شادی و شادمانی ونشاط مردم و جوانان را با کلکسیون هایی از "نه" بستهاست و متاسفانه تنها کنسرت های مجاز هم با رویه فقدان یکپارچگی noneintegrity که می توانست حداقل سوپاپ اطمینان برایتخلیه هیجانات جوانان باشد با در بسته روبرو می شوند .

راستی چرا کار به اینجا کشید ؟ خطوط قرمز ی کشورشکسته شد ، این آتش زیر خاکستر را چه کسانی شعله ور کردند و آن را باد زدند ؟


سهم ایران با جمعیت 83 میلیون نفر دراقتصاد جهانی چقدر است؟ ((0/53 درصد))

در بازنگری سند چشم انداز مشخص نشده که ایران به چه سهمی در اقتصادجهان می خواهد دست یابد؟

و اگر ایران بخواهد با توجه به دو شاخص((جمعیت)) و ((سهم اقتصاد در جهان)) به کره جنوبی برسد باید سهمش را از 0/53 به 4درصد برساند یعنی 8 برابر وضعیت فعلی و این در حالی است که ظرفیت های ایران دربسیاری از منابع انسانی ، فنی و طبیعی 20 برابر کره جنوبی است. نکته بسیار جالب سهم کره جنوبی با جمعیت 51/3 میلیون نفری1/9 درصد از اقتصاد جهانی است.

بیانگر این است که کره ای ها درمدیریت اقتصاد بهتر از چینی ها عمل کرده اند و در بازار به شدت رقابتی به این نرحرشد قابل توجه رسیده اند.

اگر ایران بخواهد با توجه به دو شاخصکلیدی فوق الذکر به چین برسد باید سهمش را از 53/0 درصد به 2 درصد برساند ، یعنی 4برابر وضعیت فعلی و این هدف برای ایران معقول و منطقی تر به نظر می رسد.

تولید ناخالص داخلی GDP  را در جهان 100 فرض کنیم سهم آمریکا 23/9 درصد و سهم چین 15/9 که این دو کشور نزدیک 40 درصد از سهم اقتصاد جهانی را به خوداختصاص داده اند و نکته بسیار حائز اهمین این است که چینی ها در یک دوره 30 ساله توانسته اندبه مقام دوم اقتصاد جهان دست یابند و با توجه به جمعیت 1/4 میلیارد نفری که 15/5 درصد جمعیت جهان را به خود اختصاصداده است ، کار بسیاربزرگی را انجام داده اند و به قول ((کاری کرده اند کارستان))

سهم کشور هند از این کیک 3/9 با جمعیتینزدیک به چین و سهم کشورهای ژاپن ، آلمان و انگلیس و فرانسه در رتبه های بعدی است که جمع آنها کمی بیش از سهم چین است.

سهم ایران با جمعیت 83 میلیون نفر در اقتصاد جهانی 53/.درصد و سهم عربستان با جمعیت 16 میلیون نفری 91/. درصد و

چرا اقتصاد کرونایی در نوشتار بعدی

https://www.eghtesadonline.com/n/1tBY


شاید به ذهن کمتر اندیشمندی در جهان برسدکه جنگ جهانی سوم حدود 4 ماه است که شروع شده و پیروز این جنگ بدون شلیک یک گلولهچینی ها هستند.

نکته جالب و حائز اهمیت این است که بجز شهر ووهان شهرهای بزرگ و کلیدی چین همچون پکنو شانگهای و تبت و. از این ویروس در امان ماند ولی کشورهای دیگر جهانطوری به این ویروس آلوده شده اند که تقریبا هیچ کشوری در کره زمین مصونیت ندارد. واین در حالی است که انگشت اتهام به سمت و سوی آمریکا است.

چین ماسک و تجهیزات پزشکی را با توجه بهتقاضای بسیار زیاد با قیمت بسیار بالا می فروشد و نفت را با دعوای روسیه و عربستانو تولید بالای آمریکا ، ((نفت مجانی)) دریافت می کند.

همه کشورهای جهان از ارسال ماسک وتجهیزات پزشکی چین به آنها کمال تشکر و امتنان را دارند.

جنگ جهانی سوم بر خلاف جنگ های بزرگ کلاسیکدر طول تاریخ بشر با شمشیر و نیزه و کمان و هواپیما و توپخانه  و سرباز و کماندو نبود، بلکه اندیشه ناب کنفویسیوسی ولائوسویی چینی ها بود که جنگی نوین باسلاح جدید که اولین تجربه بشر در قرن 21 را برنده شدند و بمب های اتمی و هیدروژنیو نوترونی و سایر تجهیزات فوق پیشرفته نظامی عملا از کار افتاد و کارایی ندارد.

اکنون کشورهای جهان چه باید انجام دهندو ایران چه باید انجام دهد؟ به چند نوشتار قبلی مراجعه فرمائید. ادامه دارد.


نزدیک به ده روز است که روزانه حدود3000 بیمار کرونایی شناسایی می شوند و رئیس جمهور محترم و وزیر محترم بهداشت میگویند : روند ابتلا به کرونا سیر ثابت و نزولی با شیب کند را طی می کند ، سوال مهمو کلیدی مردم و افکار عمومی است :

آیا شناسایی مبتلا شدن روزانه 3000 نفرنگران کننده نیست ؟ شناسایی و ردیابی نظام مند این افرادبرای مبتلا نکردن دیگران چگونه است ؟

مدل شیوع گسترده کرونا نشان می دهد هرفرد مبتلا در یک ماه به صورت زنجیروار می تواند 400 نفر را آلوده و مبتلا کند.

با توجه به شناسایی روزانه 3000 نفرمبتلا به ویروس کرونا چرا مراکز قرنطینه خلوت است ؟

آیا مبتلایان به حال خودشان رها شدهاند و نیاز به قرنطینه اجباری نیست ؟

 اگر دولت می خواهد ((سلامت ، تولید و امنیت)) راهمزمان مدیریت کند باید چند کار کلیدی انجام دهد :

·       افزایش شناسایی مبتلایان با توزیع مناسب کیت های شناسایی

·       قرنطینه اجباری مبتلایان در مراکزی که ارتش و سپاه ایجاد کرده اندو آموزش آنان

·       بازنگری و اصلاح سیستم توزیع ماسک و تجهیزات ضد عفونی

·       ایجاد سیستم نیازمندان واقعی که در این مدت تحت فشار مالی واقتصادی قرار گرفته اند و تحت پوشش بیمه و سازمان بهزیستی و کمیته امداد نیستند.

در ابتدای شیوع و گسترش ویروس کرونا رئیس جمهور محترم فرمودند : از شنبه همه چیز به روال عادی برمی‌گردد و این بیانگر بی اطلاعی ایشان ازوضعیت بحرانی شیوع کرونا در کشور است

و نیز می فرمایند : آمار همه استانهارا که دیشب می خواندم خوشبختانه دیروز بدون استثنا در همه استانها سیر نزولی بودهاست و این برای من بسیار خوشحال کننده بود که مسیری که پزشکان ، متخصصان و مردم ماانتخاب کردند، یک مسیر درستی بوده است. 


در استان تهران بهویژه تهران بزرگ و شهرستان هایی که فضای مناسب برای پهن کردن بساط پخت و پز دارند، پاشنه آشیل نظامجمهوری اسلامی با شیوع گسترده و غیر قابل کنترل کرونا است و لازم است نیروی انتظامی با دقت آنهارا شناسایی و با استفاده از نیروهای مردمی و بسیج توقف مطلقا ممنوع رافاصله حداقل 4 تا 5 کیلومتری با شدت تمام و بدون ملاحظه کاری به اجرا بگذارد.

می خواستم نام چندین نقطه در شهریار ، شهرقدس ، ملارد ، دماوند وفیروزکوه و هشتگرد و طالقان و. را بنویسم ولی ترسیدم که مردم این پست را ببیندو روز سیزدهم فروردین خودشان را به آنجا برسانند.

نیروی انتظامی باید پس از اذان صبح این کار مهم را انجام دهد چرا که درصورت بیرون آمدن مردم بهتدریج سیل مردم سرازیر می شود و امکان هدایت و کنترل از دست خارج می شود و این یعنی پاشنه آشیل جنگ باکرونا و هر چه در دو سه هفته گذشته رشته شده پنبه خواهد شد و موج بهمنی بزرگی از شیوع افسارگسیختهاستان تهران و تهران را در بر خواهد گرفت.


یکی از مهمترین کانون های احتمالی شیوعو گسترش کرونا فقدان استانداردهای تعریف شده بهداشتی در نانوایی های کشور به ویژهدر تهران و شهرستان های استان تهران می باشد.

وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی بدون فوت وقت به مواردزیر توجه جدی نماید:

1)     آموزش بهداشتی نانوایان

2)    تدوین و ارائه استانداردها در سرویس های دستشویی نانوایی ها

3)  پایش و گنترل بهداشت نانوایان به ویژه در فرایند خمیرسازی وپخت و دادن نان به مردم

متاسفانه در بسیاری از نانوایی ها موارد فوق الذکر مشاهدهنمی شود و ضرورت آن بسیار بسیار جدی در سلامت مردم و مصرف کنندگان است.


ایران در شرایطی سال 1399 را آغاز می کند که همانندبسیاری از کشورهای جهان گرفتار شیوع و گسترش ویروس کرونا است و قهرمانان اینجبهه گسترده و کشنده رزمندگان پرستار و پزشکانی هستند که جان بر کف شبانه روز برایدرمان بیماران گرفتار ویروس کرونا تلاش می کنند و جمعی از آنان روح بزرگشان بهپرواز درآمد و در جوار بهشت جاودان خداوند فرود آمدند.

اکنون وظیفه ماست که به این رزمندگان جان بر کف و داوطلبیاری رسانیم و آنان بپیوندیم و از خودخواهی ومنفعت طلبی کوتاه مدت دست برداریم و برای نجات و رهایی خودمان آستین همت بالا زدهو زنجیره شیوع و گسترش این بیماری دهشتناک را قطع کنیم.

اکنون نوبت ماست که تا نوکبینی امان را نبینیم و با پیام راهبردیدر خانه بمانیم همراهی کنیم وسال 1399 را به سال بهار امید و پایداری در مقابل تحریم های ددمنشانهشیطانی آدم نماهای روانی تبدیل کنیم و نشان دهیمکه ایران می تواند الگوی خوبی برای مهار این بیماری و الگوی خوبی ازمشارکت مهربانانه برای پیشرفت و غلبه بر سختی و مشقت های طاقت فرسا باشد.

اکنون مباد که ایران مدل عبرت دیگرانشود و کشورها دیگر و مردم جهان ما را بهانگشت نشان دهند و بگویند اگر پیشرفت و رفاه و ترقی می خواهید همانند ایرانیاننباشید و از آنها عبرت بگیرید که تا نوک بینی اشان را هم ندیدند و هزاران نفر را با دستان خودشان به کام مرگ فرستادند.

اکنون ما مردم ایران باید تصمیم بگیریم که کدامیک هستیمالگوی توسعه و پیشرفت یا نشانه عبرت جهانی ، مردم در خانه بمانید و اجر رزمندگان پرستار و پزشکان جان بر کف که بهترین ساعات زندگیرا در کنار بیماران به مداوای آنان مشغولند گرامی بداریم.


بشر در طول تاریخ زندگی خود صدها بیماری کشنده از وبا و آبله وطاعون و سل و گرفته تا اکنون کرونا را تحربه کرده است و اگر این بیماری هانبودند که به بشر فشار سخت و دردناک نمی آوردند، امکان پیشرفت و تکامل از بشرگرفته می شد.

اصولا پیشرفت و تکامل دست در دست سختی ها و مشقت هایدردناک دارد و به قول سعدی اندیشمند برجسته بشریت و ایران : نابرده رنج گنج میسرنمی شود.

فان مع العسر یسرا ، ان مع العسر یسرا ، گاهی وقت ها انسان ها خودشان داوطلبانه به استقبال سختی ها و رنج ها می روند و گاهی وقتها ، طبیعت سختی های مشقت زا و دردناک را به ما انسانها تحمیل می کند و گاهی اوقات دستکاری آگاهانه و ناآگانه و گاهیاوقات دستکاری های جنایتکارانه اهریمنانه در لباس انسان موجب کشتارهای بی رحمانهبین جوامع انسانی و کشورها می شوند.

کرونا یک آزمون بسیار بزرگ و سخت برای مردم ایراناست که چقدر هوشمند هستند و خردمندانه عمل می کنند و پیروزمند از این آزمون بیرونمی آیند .

آیا ما ایرانیان مایه عبرت سایر مردم جهان خواهیمشد و یا الگوی ارزشمند برای آنان ، همانند مردم بزرگوار ژاپن که در آزمون بسیارسخت و دردناک سونامی فوکوشیما نشان دادند که چقدر برای یکدیگر فداکاری می کنند و مردم هجوم به فروشگاه ها و داروخانه ها و نبردندو دیگران را بر خودشان ترجیح دادند.

آیا ما ایرانیان یک تجربه الگوی ارزشمند در کنارژاپنی ها خواهیم شد و یا اینکه هر فردی به فکر خودش است و افرادی پست و جنایتکاربرای پولدار شدن با جان مردم بازی می کنند؟

آیا ما ایرانیان یک تجریه الگوی ارزشمند در کنارژاپنی ها خواهیم شد و یا اینکه هر فردی که به داروخانه می رود فقط به فکر نجاتخودش است و هر چه بیشتر بتواند ماسک و الکل و سایر لوازم بهداشتی را خریداری کندو

اراده عمومی مردم ایران در بوته این آزمون بزرگتاریخی و سخت است.


خداوند متعال مرحوم کیومرث صابری را بیامرزد کهبا یک کاریکاتور در مجله وزین گل آقا بیانگر یک واقعیت  تلخ بوده و هست ، نمایندگان با دوچرخه وارد مجلسمی شوند و با بنز آخرین سیستم از مجلس خارج می شوند و این وضعیت شوربختانه همچنانادامه داشته و دارد.

سوال اساسی افکار عمومی مردم این است ، چرامشارکت عمومی مردم علیرغم این همه تبلیغات در همه شبکه های صدا و سیمای نظامجمهوری اسلامی ایران کاهش چشمگیر داشته است؟

مقایسه انتخابات مجلس با انتخابات شوراهایاسلامی یک قیاس مع الفارق است که بعضی از سایت ها اصولگرا برای فرار از واقعیت تلخبیان می کنند.

چرا نظام از ظرفیت شهادت سردار سلیمانی وضربات کوبنده به پایگاه آمریکایی ها در عین الاسد نتوانست استفاده حداکثری نماید؟

آیا مردم ایران شهادت سردار سلیمانی وضربات کوبنده و افتخارآمیز به عین الاسد را فراموش کردند؟

واقعیت این است که مردم ایران از دو جریان اصلاح طلبو اصولگرا اعتماد لازم را ندارند و از طرف دیگر مردم ایران احساس می کنند که تحریمدر تحریم هستند یعنی اینکه پیش از آنکه تحت تحریم های کشنده و مخرب آمریکاباشند ، تحت تحریم های دوستان و مسئولان نادان هستند که با اعمال تحریم های پیچ درپیچ ، مردم را در چنبره ناکارآمدی گرفتار کرده اند.

واقعیت این است که مشارکت کممردم هشدار جدی به مسئولان بلندپایه نظام جمهوری اسلامی است که نمی خواهند اینوضعیت که ارزش دارایی های مردم ظرف مدتی کوتاه یه یک پنجم کاهش پیدا کرده وتورم افسارگسیخته همچنان ادامه دارد.

واقعیت این است که احساس عمومی مردم راجع جایگاه مجلس بهشدت تنزل یافته و به قول معروف برای راس امور بودن مجلس ، نهادهای قدرت تره همخورد نمی کنند.

مسئولان بلندپایه نظام جمهوری اسلامی با خدای خودشانخلوت کنند و ببنید که چه به سر مردم آورده اند؟

مجلس یازدهم با پشتوانه کم مردمی بایدبسیار هوشمندانه شبانه روز اقدامات با درک درست از اولویت های مورد نیاز مردم بدونفوت وقت را پی ریزی کنند و تا بازسازی اعتماد مردم را به دست آورند  


مجلس دوره دهم رو بهپایان است و متاسفانه جایگاه آن به شدت تنزل یافت و شاید بتوان دلایل آن را بهشرح زیر دانست : دیگر مجلس در راس امور نیست و میزان رای ملت است تعبیری دیگر از آن می شود.

1.    نظارت سلیقه ای استصوابی یاهمان استسلاقی به تعبیر آقای مسیح مهاجری

2.    خالی شدن مجلس از نمایندگانشجاع و با تدبیر مانند دکتر احمد توکلی و آقای ابوترابی وعلی مطهری

3.    دنیا طلبی و جمع آوریثروت و اتصال به سرمایه داران و بدهکار و وام دار شدن جمعی از نمایندگان مجلس بهآنها و کارچاق کردن و واسطه گری برای آنها

4.    فقدان احزاب قوی و هوشمند درعرصه ی و اجتماعی ایران همانند کشورهای توسعه یافته اروپایی و آمریکایی و بادر حال توسعه مانند هند و پاکستان و ترکیه

5.    تمایل به واگرایی در نمایندگانمجلس به جای همگرایی به دلیل فقدان احزاب و به تبع آن ایجاد فراکسیون ها و تشکلهای غیرهمسو

6.    تمایل شدید نهادهای قدرت وسرمایه در خارج از مجلس به در اختیار گرفتن تصمیم سازی و تصمیم گیری به جای مجلس

7.    ایجاد و گسترش شوراهای دیگر باقالب قانونی و شبه قانونی و جایگزین شدن آنها در جایگاه مجلس

و.

پیش از آنکهمردم با تبلیغات گسترده به مشارکت در انتخابات مجلس دعوت شوند، این نکته بسیارکلیدی و مهم باید در عرصه ت کلان نظام جمهوری اسلامی ایران مشخص شود که آیا اساسا به مجلس شورای اسلامی نیازی همانند تشنه با آب وجود دارد یانه ؟

قوه مقننه مهمترین رکن مردم سالاری و دموکراسی است و تضعیف مجلس همانندسکته قلبی در انسان است.

جایگاه مجلسشورای اسلامی به شدت تنزل یافته تا جایی که تصمیم سازی ها و تصمیم گیری های کلیدیدر کشور در نهادهای قدرت و شوراهای دیگر گرفت می شود و مجلس به ویترین نه چندانزیبای نظام تنزل جایگاه یافته است.


جای سعدی خالی است

می خواستم راجع به انتخابات مجلسی که دیگر در راسامور نیست و میزان رای ملت است رنگ باخته بنویسم ولی دیدم واقعا جای سعدی خالیاست و قدر این مرد بزرگ را امثال امرسون شاعر بزرگ آمریکایی می داند که می گوید : که اگر کسی نتواند قدرسعدی را بشناسد، عیب کار در فهم اوست نه در هنر سعدی

و باز می فرماید : کتاب گلستان را یکی از اناجیل و کتب مقدسدیانتی جهان می‌دانست و معتقد بود که دستورهای اخلاقی آن، قوانین عمومی و بین‌المللیاست. وی میگوید: (سعدی به زبان همه ملل و اقوام عالم سخن می‌گوید وگفته‌های او مانند هومر، شکسپیر، سروانتس و مونتنی، همیشه تازگی دارد(

بنی آدم اعضای یکدیگرند        که در آفرینش ز یک گوهرند

چو عضوی به درد آورد روزگار    دگر عضوها را نماند قرار

تو کز محنت دیگران بی غمی     نشایدکه نامت نهند آدمی

این باور شگرف و ارزشمند انسانی که همه انسان ها در کرهزمین در طول تاریخ آن را تحسین می کنند، باور اندیشمند بزرگ ایرانی است که پیامدهاو آثار خرابی های گسترده و جبران نشدنی پس از حمله مغول ها و تیموریان را دیده ودارد برای ایران و جهان نسخه ای ناب می نویسد.

و  با ما میآموزد با این باور ناب الهی و انسانی چگونه باید زندگی کنیم توجه فرمائید:

یکی روبهی دید بی دست و پای         فرو ماند در لطف و صنع خدای

که چون زندگانی به سر می‌برد؟         بدیندست و پای از کجا می‌خورد؟

در این بود درویش شوریده رنگ        که شیریدر آمد شغالی به چنگ

شغال نگون بخت را شیر خورد           بماند آنچه روباه از آن سیر خورد

در ادامه فردی که نظاره گر بود در این اندیشه شد مثلروباه در کناری بنشیند تا شیری پیدا شود و باقیمانده خوراک شیر را بردارد و

یقین، مرد را دیده بیننده کرد             شد و تکیه بر آفریننده کرد

کز این پس به کنجی نشینم چو مور    که روزی نخوردند پیلان به زور

زنخدان فرو برد چندی به جیب          کهبخشنده روزی فرستد ز غیب

نه بیگانه تیمار خوردش نه دوست        چو چنگش رگ و استخوان ماند و پوست

چو صبرش نماند از ضعیفی و هوش     ز دیوار محرابش آمد به گوش

برو شیر درنده باش، ای دغل             مینداز خود را چو روباه شل

چنانسعی کن کز تو ماند چو شیر         چه باشی چو روبه به وامانده سیر؟

چوشیر آن که را گردنی فربه است         گر افتد چو روبه، سگ از وی به است

بهچنگ آر و با دیگران نوش کن            نه برفضله دیگران گوش کن

بخورتا توانی به بازوی خویش               که سعیت بود در ترازوی خویش

چومردان ببر رنج و راحت رسان            مخنث خورد دسترنج کسان

بگیرای جوان دست درویش پیر         نهخود را بیفکن که دستم بگیر

خدارا بر آن بنده بخشایش است        که خلق از وجودش در آسایش است

کرمورزد آن سر که مغزی در اوست    که دون همتانند بی مغز و پوست

کسی نیک بیند به هر دو سرای  که نیکی رساند به خلق خدای


ضرورت سند چشم انداز ایران در سال 1450

نویسنده :غلامرضاعباسی

تاریخ:دوشنبه 12بهمن 1394-07:55 ب.ظ

در تاریخ بالا یعنی 4 سال پیش نوشتارضرورت سند چشم انداز ایران در سال 1450 را نوشتم و در نوشتار دیگر

صنعت گردشگری محور برنامه ششم توسعه

نویسنده :غلامرضاعباسی

تاریخ:پنجشنبه اردیبهشت 1393-07:29 ق.ظ

را در 5 سال پیش نوشتم و اکنون درشرایط بحرانی فعلی در منطقه و جهان با تاکید گوشزد می نمایم غوطه ور شدن درروزمرگی  نقطه مرگ ماست و ضرورت دارد تاامور روزمره در راستای سندچشم انداز سال 1450 انجام شده و با به روزآوری های بهموقع ، ایران را به قله افتخارآمیز در جهان تبدیل کنیم. ولی از کجا آغاز کنیم:

روش تحقیق در تحلیل مسائل کلیدی

نویسنده :غلامرضاعباسی

تاریخ:سه شنبه 19 آذر 1398-10:07 ق.ظ

متدولوژی اندیشیدن و روش تحقیق درتحلیل مسائل کلیدی باید تغییر کند و در نوشتار بالا آن را به تقصیل بیان نموده امو این فونداسیون کار است و گرنه باز به روزمرگی های مرگبار دچار خواهیم شد. اقدام و کلیدی بعدی پرداختن به نونهالان و کودکان و نوجوانان است که در نوشتارهایزیر به آن پرداخته ام:

خلاقیت کودکان ضامن حیات یک ملت

نویسنده :غلامرضاعباسی

تاریخ:پنجشنبه 7 آذر 1398-09:31 ب.ظ

خیال پرداری کودکانه

نویسنده :غلامرضاعباسی

تاریخ:شنبه 9 آذر 1398-12:44 ق.ظ

اگر به اسناد بالادستی نظامجهموری اسلامی ایران و رسانه های دیداری و شنیداری و مجازی مراجعه کنیم بسیار اندکبه دو مقوله بالا و موضوع پایه ای تغییرات اساسی پرورش و آموزش از پیش از مهدکودکتا دانشگاه به صورت یکپارچه پرداخته شده است.

متاسفانه موضوعات بی ربط بهپایه های آموزش و پرورش و نیز تاکید بر حفظیات سرمایه های کلیدی ایران را نابود میکند. 


سقوطهواپیمای مسافربری بوئینگ اوکراینی از دو جنبه بسیار برای ما ایرانیان سنگین وتاسف آور است ، اول : چرا این همه تاخیر در اعلام خبر سقوط هواپیمای مسافربری بهوسیله پدافند و توجیهات بی پایه و اساس سازمان هواپیمایی کشوری و کشاندنکاپیتان شهبازی به اظهار نظر و دوم : از دست دادن جمعی از نخبگان علمی کشور و مردمبی گناه اوکراین .

برای مردم ایران پذیرفتنینیست کتمان و تاخیر در اعلام سقوط هواپیمای مسافربری

مردم ایران منتظرند آیا مسئول یا مسئولان این خطای فاحش انسانی برکنار و یا استعفا می دهند؟

اینقضیه موجب بی اعتمادی کشورهای جهان به ایران شده و لازم است هر چه سریعترهوشمندانه با آن برخورد فنی و حقوقی گردد.


هنگام هجوم داعش به اربیل مصطفی بارزانی ازکمک کشورهای غربی و آمریکایی ناامید شده و به سردار سلیمانی متوسل می شود وغیرت و همیت این سردار بزرگ ایرانی موجب می شود تا مردم عراق علیرغم حمایت هایآشکار و پنهان آمریکا از دست داعش رهایی یابند.

اکنون کردستان عراق نمک خوردند و نمکدانشکستند و دریغ از یک عرض تسلیت و امروز احزاب کردستان به سرابآمریکا پناه بردند و از حضور در پارلمان عراق جهت بحث بر سر خروج آمریکائیان کهضامن استقلال عراق است خودداری کردند.

مردم کردستان عراق خوب است بدانند آمریکا هیچگاه از آنانحمایت نکرده و نخواهد کرد و امنیت کردستان عراق مرهون جانفشانی امثال سلیمانیهاست.

مردم کردستان عراق شما همانند رهبرانتان نباشیدکه نمک خوردند و نمکدان شکستند، اینقدر بزدل و ترسو شده اید که جرات دادن یک آگهیتسلیت ندارید؟

تاریخ این نمک نشناسی رهبران شما را ثبت خواهد کرد و فرزندان آینده شما را نخواهند بخشید.


چرا این همه سردار و مسئولان کشور که ظاهرالصلاحهم هستند ، امیر دلها که هیچ ، دل به دنیا بستند و راه را برای اهل دنیا بازکردند.

این توفیق لیاقت می خواهدآری لیاقت می خواهد و حضرت دوست این لیاقت را به هر کسی
نمی دهد
 وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِوَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَاد» (بقره/207)

سلیمان زمانه ما شد حمزه سیدالشهدا

گر مرد رهی میان خون باید رفت  از پای فتاده سرنگون باید رفت

وصیت سردار قاسم سلیمانی

همسرم من جای قبرم را در مزار شهدای کرمان مشخص کرده ام. محمود میداند. قبر من ساده باشد مثل دوستان شهیدم. بر آن کلمه سرباز قاسم سلیمانی بنویسیدنه عبارت های عنوان دار

خوشا به حالت قاسم جان خوشا به حالت در جوار فدخلی فی عبادی وادخلی جنتی

تو دعوت شده بودی و حضرت دوست تو را با افتخار نزد خوش برد و اصتنعتک لنفسی مصداقش تو هستی


بودجه سالانه کشور 70 سال است که هر سال تکرار می شود وسال 1399 سالی متفاوت است یکی به دلیل تحریم های سنگین آمریکا توسط آقای ترامپ ودیگری وزن کشی ی برای برنده شدن در انتخابات مجلسیکه دیگر در راس امور نیست. در اینوبلاگ بارها مطالب زیر را به صراحت بیان نموده ام و دلیل اصلی بیان آن تکراردوباره اشتباه 70 ساله که 40 سال آن در دوران انقلاب اسلامی اتفاق افتاده است.

چرا سازمان برنامه و بودجه نمی تواند و ناتوان از بودجهنویسی بر اساس منافع ملی ایران است ، این است که منافعملی از دیدگاه این دیوانسالاری خشک مغز بی خاصیت ، فروش نفت و خام فروشی منابع و معادن زیرزمینی وروزمینی و دریافت ارز از مشتریان خارجی و تبدیل آن به ریال توسط بانک مرکزی وواریز آن به خزانه و تحویل ریالی که هر ساله با این روند بی ارزش تر شده و می شودبه دستگاه های اجرایی.

فرمول تخصیص ارقام نجومی بودجه به نهادهایی کهبود و نبود آن هیچ تاثیری جز زیان برای منافع ملی نداشته و ندارند از تجربیات تلخیاست که تلخی و زهر آن را بالاجبار باید بجشیم.

یک مسیر یک طرفه خام فروشی و واردات به هر قیمت و شاکلهنظام جمهوری اسلامی بر این مبنا مستحکم شده است و هر گونه سعی و تلاش برای بر همزدن این دیوانسالاری که فساد در همه جای آن رسوخ کرده همانند ریختن آب زلال و صافدر یک استخر آب گندیده است.

در نوشتار قبلی از دو طبیب سخن گفتم ، طبیب اول که 10 مرض و بیماری را به خوبی شناسایی کردهبود و نسخه برای هر مرض و بیماری را نیز درست تشخیص داده بود ولی فوت کوزه گری یعنی تداخل داروها را طبیب حاذق دوم درک کرده و فهمیده وبا تاکید گفته بود اگر این داروها را استفاده کنید بهاستقبال مرگ می روید.

بودجه نویسی یعنی نسخه نویسی و نسخه پیچی همان کاری استکه طبیب حاذق دوم انجام داد و متاسفانه در 40 سال گذشته با مسئولانی مواجه شده ایمکه همان درک طبیب اول را هم ندارند.

مردم ایران با دو جریان یسم که جریانخطرناکتر از مغول ها برای کشورند و دیگری جریانفریدونیسم که ضعیف ترین دولت در 100 سال اخیر بوده مواجه است ومتاسفانه جریان اصول گرا نتوانسته مرزبندی با جریان یسم به صراحت ایجادکند و جریان دوم که در نوشتار بعدی بدان خواهیم پرداخت.

#بودجه نویسی کپی کاری


در کودکی همسایه ای داشتیم که با یک پاکت بزرگ دارو بهدرب منزل رسید و همسایه دیگر به او گفت: داروخانه را به خانه آورده ای مگه چی شده؟ در پاسخ گفت: این همه دارو را طبیب داده و همسایه دوم که در بیمارستان امیراعلمکار می کرد به او گفت: داروها و نسخه ها را به نزد من بیاور تا نزد طبیب حاذقی کهآنچاست برویم و ببینیم چه می گوید؟

بعد از مدتی همسایه دوم به مغازه پدرم آمد و داستان راادامه داد و من هم از روی کنجکاوی کودکانه گوش می کردم ، او به پدرم گفت: طبیبحاذق در بیمارستان امیراعلم پس از بررسی و تحقیق و آزمایش های دیگر نظرش را اعلامکرد و گفت: شما ده مرض و بیماری دارید که :

1.     طبیب اول همه امراض و بیماری ها را بهدرستی تشخیص داده است.

2.     طبیب اول دارو به ازای هر مرض و بیماری رانیز درست تشخیص داده است.

3.     ولی اگر داروها را مصرف کنید شما را می کشد چرا که تداخل بین داروها را درک نکرده و نفهمیده

حکایت کشور ایران این شده که در 40 سال گذشتهمتاسفانه همانند طبیب اول نه امراض و بیماری ها را به درستی تشخیص داده اند و نهداروها به ازای امراض را به درستی تجویز کرده اند و از همه بدتر اصولا تداخل بینداروها را نفهمیده اند.

تشخیص طبیب حاذق : شما ابتدا یک مرض و بیماری داشته ایدو درمان نشده تا مزمن گردیده و به تدریج به ده مرض سخت گرفتار شده اید و ابتداباید همان دو مرض اصلی را درمان کنید و به مدت دو تا سه سال برنامه ای را که میدهم مو به مو انجام دهید تا به امیدخدا شفا یابید.

اکنون ما گرفتار این مدیران و مسئولانی هستیم که میپندارند خیلی می فهمند و این کار را برای کشور خیلی خیلی مشکل کرده است و ادامهاین روند موجب می شود تا دلار از 12.000 تومان در یک و دوسال آینده همان روندتزادی داشته و به مبلغ 20.000 تومان برسد. افزایش فقرعمومی و کاهش تقاضا برای خرید کالاها و خدمات از پیامدهای آن است و افزایش فقرعمومی و کاهش سطح درآمدهای مردم زمینه ساز بحران و تنشهای اجتماعی و اقتصادی و ی است.


جنریچ آلتشولر دانشمند بزرگ روسی در کتاب TRIZ با بررسی صدها اختراع بهصراحت می نویسد، بیشتر مخترعان و مبتکران در دنیا ، در دوران کودکی خیال پردازان وتخیل گرایان بوده اند و همین قوه خیال پردازانه و تخیل است که می تواند خلاقیت ونوآوری را در زندگی بشر رقم بزنند و فردی که قدرت خیال پردازی و تخیل ندارد نمیتواند خلاقیت و نوآوری در زمینه های گوناگون داشته باشند و شما تصور کنید اگر قدرت خیال پردازی و تخیل نبود، آیا بشر اکنونمی توانست هواپیما اختراع کند و اکنون هزاران پرواز در هر ساعت به صورت عادی انجاممی شود.

اکنون در هیاهوی ی و ت بازی یک امر بسیار حیاتی در تاریخ ایران به فراموشی سپرده شدهاست و همه ما از آن غفلت جدی داریم و فردا این فرصت ناب و طلایی از دست می رود،چرا ؟؟؟؟؟

ما در پرورش خیال پردازی و تخیل کودکانه کودکان بهبیراهه رفته و می رویم، کدام برنامه و تکنولوژی آموزشی بستر مناسب برای پرورش خلاقیتکودکان وجود دارد؟

کودکان سرمایه های اصلی هر ملت است و پرورش خیال پردازیو تخیل بسترساز مناسب خلاقیت در زمینه های مختلف هستند، در اسناد بالادستی وبرنامه های پنج ساله توسعه و بودجه سالانه چقدر به این امر حیاتی و حیات ساز آیندهایران پرداخته شده است؟

اکنون هیاهوی ی و دعوای بنزین یموجب شده تا نوک بینی را ببینیم، آیا کسی هست کودکان و خیال پردازی کودکانه ونیروی تخیل آنان را ارزشمندترین دارایی ملت بداند؟ و آن را باور کند؟

#خیال پردازی کودکانه


یکی از بزرگان خلاقیت کودکان را ارزشمندترین دارایییک ملت می داند و این سخن بسیار ارزشمندی است که کوتاه ولی بسیار عمیق و قابلتامل است که در ایران بسیار کم بدان اهمیت داده شده و در سندهای بالا دستی و بودجه پنج ساله وسالانه و متاسفانه رسانه های کشور در همه سطوح و در همه حوزه ها و اندیشمندان بسیار ناچیز راجع به اهمیت فوق العاده آن سخن گفته ونوشته اند.

پرورش تخیل و خیال پردازی کودکانه بسترمناسب برای شکل گیری خلاقیت در کودکان است و هر ملتی که قدر و ارزش این نیرویخدادادی را بداند ، آینده سازان جامعه در بعد ملی و جهانی خواهند بود.

متاسفانه در ایران مهدکودک و دبستان و به تبع آن پایه های تحصیلی بالاتر در اولویت و اهمیتبالای افکار عمومی و نظام ی و اجتماعی و فرهنگی نمی باشد، عمده خریدهای خانواربیشتر در حوزه غذا و پوشاک و خرید تجملات خلاصه می شود و سهم کالاهای آموزشی و فرهنگی در حوزه پرورش تخیل و خیالپردازی بسیار ناچیز است.

کودکان متولد دهه 60 اکنون مردان و ن جامعه ایرانیهستند و زمان با سرعت باد و برق می گذرد و اگر غفلتشود رتبه ایران در حوزه های اقتصاد و تکنولوژی کاهش خواهد یافت.

خوب است بدانیم و باور کنیم اختراعات و نوآوری کالاها وخدمات جدید محصول تخیل و خیال پردازی کودکانه است. 

خلاقیت کودکان ضامن حیات یک ملت


دو شخصیت در چند سال گذشته خدمات ارزشمند و ماندگاری رابرای کشور و مردم ایران انجام داده اند

یکی دکتر ستاری فر در حوزه استارت آپ ها و شکل گیری شرکت های دانش بینان ودیگری ترامپ کهدشمن دانای کشور و ملت ایران است و از قدیم گفته اند : دشمندانا بلندت می کند و بر زمینت می زند نادان دوست و خداکند ترامپ بار دیگر به عنوان رئیس جمهور آمریکا انتخاب شود تا دولت در ایراننتواند یک قطره نفت صادر کند و امید مردم ایران به خام فروشمنابع و معادن زیرزمینی و روزمینی کاملا قطع شود و دولت بی عرضه و بی لیاقت ادامه دهندهروند 70 سال گذشته تاکنون بدانند باید به نقاط قوت داخل کشور و جوانان و نخبگان تکیه کنند و یکبار برای همیشهتکلیف روش شود آیا ما می خواهیم بنگلادش شویم و یا ژاپن ؟

دولت در ایران هرگاه در محاصره اقتصادی بوده و یا فشارهازیاد شده مجبور به دادن شعار خودکفایی تا تکیه به نخبگان داخلی و کارفرمایانپاکدست شده و به محض کاهش فشارهای خارجی دوباره سرسپرده بیگانگان می شود و اینروند بارها تکرار شده است

دولت در ایران اعتقادی به استقلال اقتصادینداشته و ندارد و اگر باور داشتند در 40 سال گذشته ایران همانندکشورهایی نظیر مای و سنگاپور و کره جنوبی و اخیرا ویتنام ، سهم اقتصاد ایران در منطقه و جهان به حدی می رسد که محاصرهاقتصادی ایران برای بیگانگان بسیار پر هزینه می شد.


می خواستم راجع به دو موضوع مهم و کلیدی یکی ارتش بی پناهسلامت که درجنگ با ویروس کرونا و بی خیالی مردم و بعض مسئولان به ویژه هیات رئیسه مجلس 11ام که دو رعایت فاصله اجتماعی وبدون استفاده از ماسک فعالیت مجلس را شروع کردند دارند و دیگری صدای پای یسم که برای هویت و حیات تاریخیایران از مغولها خطرناکترندبنویسم که بسترمناسب برای رشد دوبارهاش ضعف شدید دولت فعلی است ، ولی تصویب قطعنامه شورای حکام علیه ایران مرا واداشت تا از دوموضوع مهم و کلیدی بالا فعلا بگذرم.

اکنون که به لطف تحریم های شدید و حمایت جدی رهبر بزرگ انقلاب اسلامی از شرکت های دانش بنیان و نیز شکوفایی استعدادهایجوانان ایرانی در زمینه های صنایع هسته ای و موشکی و ماهواره ای و . ده هامورد کلیدی و مهم دیگر ، بستر استقلال صنعتی و به تبع آن اقتصادی ایران فراهم شدهاست ، زمان نقطه عطف تاریخ ایران زمین فراهم شده است و فرزندان آینده این سرزمیندر سده های بعد استقامت و ایستادگی مردان و ن بزرگ را خواهند ستود و ایراندوباره مظهر تمدنی نوین در جهان خواهد شد.

این نقطه عطف بازدارندگی اتمی وهیدروژنی است و شجاعت یک تصمیم راهبردی است و باید ایران به بازدارندگی اتمی وهیدروژنی دست یابد و مردم ایران یک مسیر یکطرفه و غیر قابل بازگشت پیش رو دارند وآن توفیق تام و تمام در این حوزه است.

دومین عنصر در این نقطه عطف تاریخایران زمین افزایش سهم ایران در اقتصاد جهانی است و لازم است ایران با مشارکت کشورهایقدرتمند با ت ظریف و هوشمندانه کار ناتمام کشورهای بریکس را در ایجاد و توسعه یک بلوک قدرتمنداقتصادی و پول مشترک جدید تمام کند.

مولفه های کلیدی و مهم در افزایش سهماقتصاد ایران دراقتصاد جهان و ایجاد نخ تسبیح دومین عنصر که در بالا بدان اشاره شد ، از هم اکنونشکوفه های زیبا با رایحه دل انگیز در بهار تاریخی ایران زمین آشکار شده است و. ادامه دارد. 


در نوشتار قبلی در نقد و خطر احمی نژادیسم و ترامپیسم سخن گفتیم ، از نکات سیاه و منفی این نگرش دو قطبی کردن جامعه به سمت دشمنی است 

دولت دکتر در شرایطی وارد سال1399 شد که اپیدمی کرونا بر سر مردم کره زمین در حال گسترش بود 

و ایران به شدت با این ویروس خموشو چموش وارد کارزار نفس گیر شده بود و دولت از ابتدای سال تاکنون کارنامهنسبتا قابل قبولی در مدیریت مردم در قبال ابتلا به ویروس کرونا داشته است و هر چنداکنون موج بعدی شیوع کرونا به دلیل غفلت جدی مردم و مسئولان وارد مرحله تازه ایشده است ولی حمایت های جدی رهبر بزرگ نظام جمهوری اسلامی موجب شد تا همه در حمایتاز ارتش بی دفاع سلامت کشور یک دل و متحد شوند.

دولت دکتر همه ظرفیت ها و فرصت های کشور را درسبد برجام قرار داد و نتوانست از فرصت به دست آمده برای تجلی اقتصاد منهای نفت کهتئوری کلیدی و محوری دکتر مصدق برای ایران بود بهره برداری کند و عملا بخش مهمی درآمدها وپول های بلوکه ای که آزاد شده بود صرف واردات کالاهای مصرفی و نیز واردات اعلامشده دستگاه های اجرایی کشور گردید.

دولت دکتر در این شرایط به شدت ذق زده و بسیارهیجانی شده بود و چشم ها را به روی نصایح و تحلیل های اساتید دلسوز کشور در حوزههای مختلف بست و اولویت های کلیدی کشور در سند چشم انداز را به کناری گذاشت و ازفرصت استثنایی ورود رئیس جمهور چین به ایران نتوانست استفاده نماید.

دولت دکتر فرصت ناب توسعه صنعت مسکن در کشور بهویژه در بافت فرسوده شهرها را که لوکوموتیو بسیاری از صنایع دیگر است از دست داد وبا کاهش شدید ارزش دارایی های مردم ایران فرصت تاریخی جبران این کاهش جبران ناپذیردارایی ها را از دسترس مردم ایران خارج کرد به نحوی که در مدت زمان کوتاهی قیمت هرمتر مربع آپارتمان مسی دو تا پنج برابر گردید.

دولت دکتر و اصولا نظام جمهوری اسلامی طرح های توجیه فنی و اقتصادی (feasibility study)آماده و قابل قبول برای هیات های خارجی که پس از برجام به ایران آمدند نداشت.  و این نقطه ضعف بسیار کلیدی برای نظام جمهوری اسلامی بوده و هست.

دولت دکتر تفاهم نامه ایران و چین را به موضوعیفرعی و دست چندم تبدیل کرد و با چشمک زدن دموکراتها فریفته حیله و مکر آنها گردید.

دولت دکتر نتوانست برنامه و رفتارهای ترامپیسم راپیش بینی کند و این در حالی بود که جمعیاز کارشناسان و اساتید هشدارهای لازم را به ایشان دادند.

دولت دکتر یک اشتباه و خطای راهبردی که ماشه (trigger) را مرتکب شد و با عدم پیش بینی های امنیتی واقتصادی دلار 2600 تومان به 14000 تومان و اکنون به 25000 تومان رساند و ایندومینویی که ادامه خواهد داشت.

دولت دکتر کاهش شدید ارزش داراییهای مردم را به قیمت فقیرتر شدن مردم ایران است را موجب شد و اکنون عملا به ((دولتتماشاچی)) تبدیل شده است.

دولت دکتر در فرصت باقیمانده یک ساله می تواند بابازسازی روحی و روانی دولت دوباره از کاهش ارزش دارایی های مردم ایران جلوگیریکند.

دولت دکتر می تواند ادامه دارد.


متاسفانه مدیریت سازمان بورس خودش را به خواب عمیق زده و به مسئولیت هایش عمل نمی کند و هر چند اصولا نمی فهمد مسئولیت یعنی چه ولی

در این وضعیت که روزهای خونین بورس را می گذرانیم چرا مدیرانصندوق ها همانند اسیران داعشی گردن های خودشان آماده شمشیر سقوط بورس کرده اند؟

چرا روابط عمومی صندوق ها به صورت یکپارچه مردم و سهامدارانرا به آرامش با تحلیل درست دعوت نمی کنند؟

پول هایی که از صندوق ها بیرون برود تردید نکنید به بازارهای دیگر می رود.

متاسفانه اختلاف دو وزیر بی کفایت اقتصاد و نفت این دومینورا شروع کرده اند ولی چرا صندوق ها دست ها را به علامت تسلیم بالا برده و با یکتدبیر این دومینو را قطع نمی کنند؟


در چند سال گذشته به دلیل کاهش شدید ارزش داراییهای مردم به کمتر از یک پنجم با افزایش قیمتدلار از 2600 به 23000 تومان، مردم بازار سرمایه و بازار بورس را جایگاه و مامنی برای ورود سرمایه و جبران کاهش شدید ارزش دارایی هایافتند و رئیس جمهور محترم و دولت نیز بر این آتشدمید و مردم را به این کار تشویق وترغیب کرد و طی سه چهار ماهه گذشته بازدهی خوبی داشته و مردم امیدوار شدند که میتوانند با ورود سرمایه اشان جبران مافات کنند ولی متاسفانه به دلیل سوء مدیریت دولت در بازار سرمایه اکنون شاهد سقوط شاخص کل بورس از 2 میلیون واحد به زیر 1/8 میلیون شده ایم و اگردولت کاری نکند و تدبیری نیاندیشد ، آستانه صبر و تحمل مردم لبریز شده و در اینوضعیت اجتماعی و اقتصادی بیم اعتراضات گسترده مانند آتش زیر خاکستر با وزیدن بادزبانه می کشد و مردم و نظام دچار چالش جدی خواهند شد.

تا وقت هست سران نظام فکر و تدبیر جدی بیاندیشند چرا که مردمبا فروش خانه یا خودرو و یا طلای خانواده هست و نیستشان را به بازار بورس واردکرده اند.


البورسماالبورس و ما ادریک ما البورس ، بورس یعنی تجمیع و هدایت نقدینگی افسارگسیخته به سمت و سویتولید و صنعت و تامین نقدینگی بنگاه های اقتصادی ولی به دلیل فقدان هدایت(تگذاری درست از آموزش تا اعتمادسازی) متاسفانه روزهایخونین بورس همچنان ادامه دارد.

دولت دکتر در اینوضعیت بی پولی از محل خرید و فروش سهام مالیات بسیار خوبی را به دست آورده است ، 

آیاکار دولت و نظام جمهوری اسلامی با بورس تمام شده است؟

دولت دکتر سلطان فرصت سوزی های ناب است ، از فرصت سوزی برجام گرفته (صرف دلارهای آزاده شده به واردات غیر ضروری وغفلت از استراتژی اقتصاد بدون نفت گردید) تا فرصت سوزی موفقیت بی نظیر پی در پی ایران در شورای امنیت سازمان ملل متحد کهمنجر به انزوای آمریکا گردیده است.

اکنون که همه شاخص های اقتصادکلان و ی به نفع نظام جمهوری اسلامی است، دولت دکتر باید و باید درسریع ترین زمان ممکن با هوشیاری و هوشمندی بازسازی اعتماد عمومی مردم را شروعنماید.

اگر فرصت از دست برود اینسرمایه های خرد همچون قطره قطره جمع گردد وانگهی دریای ابرتورم و افزایش تصاعدینقدینگی ظهور پیدا می کند و از بازار دلار و مسکن و سکه و. سر در بیاورد. 


در ادامه نوشتارهای  قبلی باز هم تاکید می نمایم البورس ماالبورس و ما ادریک ما البورس ، بورس یعنی تجمیع و هدایت نقدینگی افسارگسیخته به سمت و سوی تولید و صنعت ومتاسفانه دولت دکتر نتوانستاز ظرفیت شکست های پی در پی نبرد دیپلماتیک با آمریکا استفاده کند و بازار سرمایه را با ت گذاری درست تقویت کند وهمانطور که در نوشتارهای پیشین بیان شد، شوربختانه با خروج چندین هزارمیلیارد تومان پول از بازار سرمایه و بازاربورس به سمت بازار خودرو ، مسکن و سکه و ارز التهاب شدید در کشور ایجاد و در حالگسترش است.

ایران اکنون همانند کشورهای دیگر گرفتار کرونا است و با تشدیدتحریم های یکجانبه آمریکا کشور تحت فشار مضاعفدو لبه این قیچی کشنده و بی رحم قرار گرفته است و شوربختانه دولت دکتر با بی تدبیریتمام به این فشار مضاعف کمک می کند و با زوالاعتماد عمومی مردم در بعد اقتصادی به ویژه بازار بورس موجبات خروج سرمایه را ازبازار بورس فراهم کرد.

دولت دکتر زمان بسیار اندکی دارد تادوباره اعتماد عمومی را به بازار سرمایه برگرداند و همه می دانند که بورس ایران100 درصد دولتی است و به هیچوجه قابل کتمان نیست.

دولت دکتر از نظرات دلسوزانه کارشناسان فهیم بازارسرمایه استفاده کند و با درس گرفتن از تجربیات قبلی و با پرهیز از صعودهای شارپی با ت گذاری شیب صعودها را طوریهدایت کند که دوباره نقدینگی به بازار سرمایه سرازیر شود و پیامدهای آن التهابشدید بازارهای دیگر را فروکش خواهد کرد.


در چند نوشتار قبلی راجع بهوضعیت اسف بار خونین بازار بورس نوشتم تاکید نمودم ، البورسماالبورس و ما ادریک ما البورس ،بورس یعنی تجمیع و هدایت نقدینگی افسارگسیخته به سمت و سوی تولید و صنعت و تامیننقدینگی بنگاه های اقتصادی ولی به دلیل فقدان هدایت(ت گذاری درست از آموزش تااعتمادسازی) متاسفانه روزهای خونین بورس همچنان ادامه دارد.

دولت دکتر در اینوضعیت بی پولی از محل خرید و فروش سهام مالیات بسیار خوبی را به دست آورده است ،آیا کار دولت و نظام جمهوری اسلامی با بورس تمام شده است؟

دولت دکتر ونظام ، بزرگترین سرمایه اجتماعی یعنی اعتماد عمومی را در بعد اقتصادی از دستداده و از پیامدهای آن خروج سرمایه های حقیقی و سرازیر شدن آنبه بازار خودرو (پراید 6 میلیونتومانی 104 میلیون تومان) و در ادامه تردید نکنید با شکسته شدن سدافسارگسیخته نقدینگی ابر تورم دور از انتظار نیست.

خروجی اقتصاد نظام جمهوریاسلامی این است که دلار 10 تومانی دولت مرحوم بازرگان به 24/000 هزار تومان رسیدهاست و کاهش شدید و سقوطی ارزش پول ملی دیگر قابل جبران نیست.

آیا راهی برای برون رفت ازاین وضعیت وجود دارد ؟ آری ولی .


دولت دکتر سلطان ازدست دادن فرصت ها بوده و هست از دلار 4200 تومانی (که با رای گیری جمعی از مدیران که صلاحیت ورود به ت هایپولی را نداشتند و جایگاه بانک مرکزی متزل شد و بخش مهمی دلارهای آزاد شده برجامصرف واردات کالاهای غیر ضروری گردید) تا از دست دادن اعتماد مردمدر بازار سرمایه که ظرفیت تجمیع و هدایت نقدینگی افسارگسیخته به سمت و سویتولید و صنعت و تامین نقدینگی بنگاه های اقتصادی داشته و دارد ولی متاسفانه فرصتبهره مندی دولت و نظام و مردم از این ظرفیت فوق العاده از دست رفت.

دولت دکتر ظرف دو هفتهگذشته قول هایی در حمایت از بازار سرمایه داد و درست در روزهای چکاندن ماشه توسط آمریکابازار سرمایه به شدت خونین شد و سقوط آزاد کرد.

دولت دکتر قولبازارگردانی را داد ولی به این قول عمل نکرد ، دولت دکتر روی شاخه ای کهنشسته

یک اره خودکار گرفته و با شدت تمام آن را برش می دهد.

دولت دکتر فرصت نابزمانی برای تجمیع نقدینگی افسارگسیخته و هدایت آن به سمت و سوی تولید از طریق بازار سرمایهرا از دست داد ، درست در شرایطی که ایران تحت تحریم های کشنده و مضاعف آمریکا قراردارد و در وضعیت بی پولی دولت و کاهش شدید درآمدهای ملی ، بازار سرمایه تنها راهبرون رفت از این بحران فزاینده و پیچیده را از دست داد. چه باید کرد؟ .

چرا دولت دکتر دچارسرگیجه شدید شده و قدرت تفکر را از دست داده است؟  


اکنون 29ام اسفندسال 99 و در حالی وارد 1400 هجری شمسی می شویم که بیش از100 هزار نفر مردم به دلیل ابتلا به بیماری مهلک کرونا جانشان را از دست داده اند.

تعداد کشته هایکرونایی به حدی است که شهر تهران به شهر ارواح تبدیل شده و مدیر بهشت زهرا برایدفن کشته ای کرونایی از مردم استمداد نموده و وضعیترا بحرانی اعلام کرد.

بیمارستان هایصحرایی پاسخگوی بیماران کرونایی نیست و نقاهتگاه های ارتش و سپاه نیز با تمام قواوارد میدان شده اند. 

ما اکنون بادولتی مواجه هستیم که شجاعت تصمیم گیری های کلیدی را ندارد و بارها نوشته امدولت ترس و دولت بدون اولویت ، دولت دکتر حکایت فردی را دارد که بالایپشت بام از ترس اینکه مبادا سقوط کند عقب عقب آمده و سقوط می کند.

ما اکنون با برخیاز مردمی مواجه هستیم که تروریست های کرونایی وطنی هستند که همانند تروریستهای شرور همه مردم را با تیربار شرارت کرونایی به رگبار بسته اند و به راحتی بدوناعتنا به دستورالعمل های بهداشتی کشور را به مرز بالای 200 هزارقربانی کرونایی خواهند رساند.


در شرایط پیچیده با عدم قطعیتشدید ی و اقتصادی که از 3 سال پیش شروع و بهشدت و حدت کنونی رسیده است ، تردیدی نیست که نقش ترامپیسم دن کیشوت ارتقا یافته وخطرناکتر از ویروس کووید19 برای جهان نقش عمده ای دارد و اکنون فحش و دشنام دادن به دولت دکتر مد رایج اصولگرایان و اصلاح طلبان شده است.

در این وبلاگ بارها دولت دکتر را ضعیف ترین دولت در100 سال گذشته می دانم و تاکید داشته ام جریان نژادیسم با ترامپیسم دو روی یک سکه اند ، دون کیشوت ارتقا یافته و خطرناک برایایران و جهان ، متاسفانه جریاناصول گرا در 8 تا 10 سال حاکمیت در قوه مقننه و قوه اجرایی و قوه قضائیه و نشان دادند کهبا درآمدهای بی نظیر 720 میلیارد دلاری و بی نظیردر تاریخ ایران چه کردند؟

دولت خاتمی کشور را با تورم 11 درصد و حساب ذخیره ارزی 10 تا 15 میلیارد دلار تحویل نژادیسم داد و دولت یسم با حرکات سادیسمی کشور را با تورم 40 درصد و از دستدادن 720 میلیارد دلاری و خالی شدن حساب ذخیره ارزی و از همه مهمتر نرخ رشد اقتصادی منفی 7 درصد به دولت دکتر تحویلداد.

اکنون جریان اصول گرا نمی تواند و حق نداردطلبکار باشد و به دولت دکتر فحش و دشنام دهد و باید پاسخگوی حمایت از نژادیسم و از دست رفتن 720 میلیارد دلار درآمدهای بی نظیر نفتی باشد.


آخرین جستجو ها

کد آهنگ Christopher's receptions وصال عشق کشکول سایت تخصصی ساعت مچی زنانه و مردانه obd2 tool ranulopsound پاك ترین احساس من تو هستی بهترین هایم رابه تو می بخشم بدون توقع بدون چشمداشت Robert's blog آینده روشن : همسفر سمیرا